بيماري وسواس به اين معني است كه فرد مبتلا افكار ناخوشايندي دارد كه براي از بين بردن اين افكار و اضطراب ناشي از آنها به رفتارهاي كليشهاي، تكراري و خارج از كنترل دست ميزند.
وسواس با نام اختلال وسواس جبري يا اختلال وسواس فكري عملي نيز شناخته ميشود.
زندگي با شخصي كه مبتلا به وسواس است، بسيار دشوار، خستهكننده است.
اعضاي خانواده و دوستان ممكن است عميقا درگير سبك زندگي فرد مبتلا شده و مجبور شوند كه مسئوليت بسياري از فعاليتهاي روزمره را كه شخص وسواسي قادر به انجام آنها نيست، به عهده بگيرند.
افراد مبتلا به وسواس معمولا از اينكه وسواس فكري و يا عملي آنها غيرمنطقي و بيش از حد است، آگاه هستند، اما در عين حال نميتوانند بر آنها كنترل داشته باشند يا در برابرشان مقاومت كنند.
افراد مبتلا به وسواس اغلب بهدليل نياز به انجام اعمال اجباري، احساس نااميدي و پريشاني ميكنند.
هنگاميكه اعضاي خانواده و دوستان در مورد اختلال وسواس آگاهي بيشتري داشته باشند، پشتيباني مبتلايان آسانتر انجام ميشود.
بسياري از افراد OCD ترس شديدي را در رابطه با اتفاقات وحشتناكي كه ممكن است براي خود يا ديگران رخ دهند، تجربه ميكنند و نسبت به رفتار خود دائماً ترديد دارند و بهدنبال تأييد ديگران هستند.
تأييد مداوم اين افراد و آرام كردن ذهن پرتلاطم آنها يكي از اموري است كه اطرافيان را خسته و خشمگين ميسازد.
اما اگر نزديكان بدانند كه اين موارد از علائم اين اختلال بوده و خارج از كنترل شخصيت OCD هستند، مطمئناً بهتر و با آرامش بيشتري با آن برخورد ميكنند.
علاوه بر اين، تصورات رايج غلطي در رابطه با اختلال وسواس وجود دارند.
اطرافيان غالبا چنين ميپندارند كه وسواس شخص در اثر عوامل زير ايجاد شده است:
- تنبلي
- عدم وجود اراده
- فرزند پروري بد
- تروما (آسيب روحي)
منابع زيادي در رابطه با اختلال وسواس در دسترس هستند كه ميتوانند به رفع سوءتفاهمها و نگرانيهاي مربوط به اين مشكل روانشناختي كمك كنند كه مهمترين آنها عبارتند از:
- كتابهاي روانشناسي
- كارگاههاي آموزشي
- پادكستها
- وبسايتهاي پزشكي و روانشناسي
- منابع اجتماعي مانند خطوط تلفن روانكاوي و گروههاي حمايتي
يكي از انواع خانوادهدرماني كه در درمان وسواس استفاده ميشود، روش رفتاردرماني چند خانواده (Multi-Family Behavioral Treatment) است.
اين روش توسط توسط رواندرمانگر ارائه ميشود. اگر خانواده در قالب گروههاي حمايتي از اين روش درماني برخوردار شود، به آن گروهدرماني چند خانواده (Multifamily Psycho-Educational Group) گفته ميشود.اين روش بسيار سود مند است و به خانواده ها حتما توصيه مي شود.
هدف خانوادهدرمانگران يا گروههاي حمايتي اين است كه به فرد و اعضاي خانواده او در رابطه با پيامدهاي اختلال وسواس فكري-عملي، تأثير اين اختلال بر خانواده و نحوه كنار آمدن با آن آموزش دهند.
با اين روش، درك متقابل طرفين از مشكل موجود افزايش پيدا ميكند و اعضاي خانواده همسو با يكديگر در جهت درمان فرد مبتلا گام برميدارند.
علاوه بر اين، رواندرمانگر در خلال جلسات درماني تلاش ميكند تا فشار روحي موجود بر اعضاي خانواده را نيز كاهش دهد.
فرد وسواسي در برخي موارد، ابتلا به اين اختلال را انكار ميكند يا از هر نوع درماني اجتناب ميكند. گاهي نيز ممكن است فرد مبتلا در اثر طولاني شدن روند درمان، از ادامه آن امتناع كند.
در اين شرايط اطرافيان فرد مبتلا ميتوانند از روشهاي زير براي شكستن مقاومت فرد وسواسي استفاده كنند:
- مقالات، نوارهاي ويديويي يا نوارهاي صوتي آموزشي مربوط بهOCD را به خانه ببريد. استفاده از اين منابع را به فرد وسواسي پيشنهاد كنيد و يا آنها را در مكاني قرار دهيد كه نگاهشان به آن بيفتد و بهتنهايي آن را بخوانند يا گوش دهند.
- با اطمينان به شخص مبتلا بگوييد كه افراد زيادي از طريق درمانهاي موجود به كاهش چشمگير علائم دست يافتهاند و افراد ديگري نيز با همين مشكلات وجود دارند.
- به فرد مبتلا پيشنهاد دهيد كه به كلينيكهاي روانشناسي مراجعه يا در گروههاي حمايتي آنلاين شركت كند و با افرادي كه OCD دارند، صحبت كند.
- در مورد نياز به همكاري او براي رفع شدن اين اختلال صحبت كنيد و به او بگوييد كه بسياري از كارهايي كه شما انجام ميدهيد، براي پشتيباني و كمك به او است و قصد رها كردن يا آزار او را نداريد.
- پنجشنبه ۰۴ آذر ۰۰ | ۲۰:۰۴
- ۱۴ بازديد
- ۰ نظر